نوشتاری از محسن رنانی درباره روزهای کرونا
به گزارش وبلاگ تورهای استانبول، ما همدیگر را دوست داریم و از حضور هم خرسندیم؛ به شرطی که فقط چند ساعت در روز و احتمالا از بعد از ظهرها تا هنگام خواب و حداکثر آخر هفته ها باهم باشیم... ما کم کم داریم به ناتوانی های خود و مهارت های ارتباطی که نداریم، مطلع می شویم. بیشترمان زود عصبی می شویم؛ در تقسیم کار خانه مشارکت و درباره آن گفت وگو نداریم...
به گزارش وبلاگ تورهای استانبول، محسن رنانی، استاد دانشگاه و پژوهشگر توسعه و تعلیم و تربیت، این یادداشت را با موضوع کرونا و خانواده، برای انتشار در اختیار عصر ایران قرارداده است.
کرونا با وجود هزینه های انسانی و مالی اش، تا همین جا برای جامعه بشری صدها و شاید هزاران دستاورد ارزشمند نیز به همراه داشته است. این دستاوردها را هر روز به قلم افراد مختلف در رسانه ها و شبکه های مجازی می خوانیم و می شنویم. اکنون می خواهم به یکی از دستاوردهای مهم تجربه کرونا که شاید کمتر مطرح شده باشد، اشاره کنم.
اکنون که خانواده ها اجبارا باید برای روزها، هفته ها و احتمالا ماه ها در کنار هم در خانه بمانند، ما کم کم داریم می فهمیم که چقدر ظرفیت و مهارت مان برای با هم بودن و با هم زیستن و با هم گفت وگو کردن و با هم شاد بودن و تحمل کردن یکدیگر و زیستنی بی تنش با یکدیگر اندک است.
ما همدیگر را دوست داریم و از حضور هم خرسندیم؛ به شرطی که فقط چند ساعت در روز و احتمالا از بعد از ظهرها تا هنگام خواب و حداکثر آخر هفته ها با هم باشیم. اگر قرار باشد روزها و هفته ها و احتمالا ماه ها با هم باشیم، ما، یعنی همان کسانی که خیلی همدیگر را دوست داریم، تحمل یکدیگر را نداریم و از حضور بلندمدت در کنار هم لذت نمی بریم. این را همه داریم کم کم متوجه می شویم. ما داریم مثل زندانیانی می شویم که به ناچار شبانه روز با هم زیست نمایند؛ در حالی که دنیاهایشان متفاوت است و این رنج آور است.
در شرایط معمولی ما فقط در خصوص مشترکاتمان با هم همکاری و گفت گو داشته ایم. درباره شام و لباس و فلان برنامه تلویزیون و بعضی مسائل خانوادگی . مگر چقدر از این حرف ها می گردد زد، وقتی قرار است هفته ها در کنار هم باشیم؟
ما کم کم داریم به ناتوان های خود و مهارت های ارتباطی که نداریم، مطلع می شویم. بیشترمان زود عصبی می شویم؛ در تقسیم کار خانه مشارکت و درباره آن گفت وگو نداریم؛ برای دیدن برنامه های دلخواه تلویزیون، گفت وگویی برای تخصیص زمان تلویزیون بین یکدیگر نداریم؛ در خصوص زمان خواب و بیداری تنش داریم؛ در خصوص این که چه آهنگی در خانه پخش کنیم و کی در هال ورزش کنیم که مزاحم دیگران نباشیم و... مشکل داریم؛ هیچ برنامه جمعی مثل آوازخوانی جمعی، پایکوبی جمعی، ورزش جمعی، کتابخوانی جمعی، قصه گویی جمعی و نظایر آنها نداریم و اگر هم کسی به فکرش برسد و پیشنهاد بدهد، با یک بار یا چند دقیقه انجام آن خسته می شویم و وارد مرحله تنش با هم می شویم؛ هیچ سرگرمی جمعی مثل بافتنی، سفالگری، نقاشی، موسیقی مشاعره و نظایر آنها بلد نیستیم. و خیلی موارد دیگری از بی مهارتی و ناتوانی که کم کم داریم به آنها پی می بریم.
اکنون این فرصت استثنایی پیش آمده است که ما با مسائل درونی خودمان آشنا شویم. امروز در اخبار خواندم که تعداد تماس های مربوط به اختلافات خانوادگی که با صدای مشاور بهزیستی (با شماره 1480) گرفته شده در این روزهای کرونایی سه برابر شده است؛ یعنی درگیری های خانوادگی به شدت بالا رفته است.
این ایام زمان خوبی است که ما به مسائل ارتباطی و بی مهارتی های جمعی خودمان پی ببریم. این فرصت را غنیمت بشماریم.
فعلا در گام اول توصیه می کنم دفترچه ای در جایی که در دسترس همه باشد، بگذاریم و به همه اعضای خانواده اعلام کنیم که تمام مواردی را که حاکی از بی مهارتی اعضای خانواده و اشکالات ارتباطی در خانواده است، ثبت نمایند. این دوره خودشناسی خانوادگی را از دست ندهیم. تا بعد اگر فرصتی شد و خواستیم به صورت فردی یا جمعی دست به اصلاح خویش بزنیم، بدانیم در کجاها مشکل رفتاری داریم.
بعضی از مواردی که من این چند روز در دفترچه مهارت های خانوادگی نوشتم این ها هستند. اگر یک ماه همین جور ادامه بدهم فکر می کنم ده ها صفحه بگردد:
- چون روزها تعطیل است، هر کس شب ها تا هر زمان که دوست دارد بیدار می ماند و صبح تا هر زمان که دوست دارد می خوابد. این باعث می گردد که نگردد به صورت جمعی صبحانه بخوریم. بنابراین هر کس در یک ساعتی صبحانه می خورد و این باعث شده است که انبوهی از ظرف های صبحانه برای شستن جمع گردد. ما نتوانسته ایم برای زمان خواب و بیداری مان به یک هماهنگی جمعی برسیم. باید کاری کرد.
- این روزها فراوری ظرف چرک چند برابر شده است ولی تقسیم کاری برای شستن ظرف ها نشده است. معمولا خانم خانه که همواره ظرف ها را می شسته، حالا هم می شوید و این فشاری مضاعف می آورد و او را خسته و گاه افسرده می نماید. ما باید درباره شستن ظرف ها گفت وگو تقسیم کار کنیم.
- این روزها بیشترین چیزی که چرک می گردد، لیوان است. هر کس چند بار در روز فقط آب می خورد. دو - سه بار هم چای می خوریم یا نوشیدنی های دیگر. بنابراین هر فرد در روز بین 5 تا 10 بار از لیوان استفاده می نماید. نکته این جاست که هر کس برای هر بار که احتیاج دارد، یک لیوان تمیز برمی دارد و استفاده می نماید و سپس آن را داخل ظرفشویی می گذارد. یعنی اگر چهار نفر باشیم در روز به چهل لیوان تمیز احتیاج داریم. هنوز ظهر نشده تمام لیوان های شسته تمام می گردد. این شرایط تا شب دو تا سه بار دیگر تکرار می گردد. ضروری است در استفاده از لیوان نظمی ایجاد کنیم. مثلا هر کس دو لیوان اختصاصی برای آب و چای و سایر نوشیدنی ها داشته باشد که احتیاج نباشد هر بار آن را بشوید و زمانی که هم که به شستن احتیاج دارد خودش بشوید. این باعث می گردد وظیفه چند بار شستن لیوان ها در طول روز از دوش کسی که شستن ظرف ها بر عهده اوست برداشته گردد.
- ما امروز در خصوص تقسیم کار برای سه وعده غذای روزانه به یک مدل همکاری رسیدیم. تمام کارهای مربوط به هر وعده غذا، از آماده سازی غذا تا انداختن سفره و جمع آوری سفره و شستن ظرف های آن، را یک نفر برعهده گرفته است. بنابراین فشار مربوط به غذای روزانه بین افراد تقسیم شده است.
این فهرست همچنان روز به روز طولانی تر می گردد. ضروری است یک یا دو نوبت در هفته همه اعضای خانواده بنشینند و درباره همین مواردی که در دفترچه مهارت های خانوادگی ذکر شده است، گفت وگو و تقسیم کار نمایند. هر کدام از موارد که نتوانستیم در خصوص آنها به توافق برسیم همان هایی هستند که باید بعد از دوره کرونا برای آنالیز علت ناتوانی مان برای توافق و همکاری در خصوص آنها، از یک مشاور یاری بگیریم.
ما برای بهبود مهارت های ارتباطی خود اول باید کشف کنیم که در چه مواردی مهارت نداریم. با این فهرست معلوم می گردد که خانواده در چه حوزه هایی با کمبود جدی مهارت روبه روست. اگر در دوران خانه نشینی کرونایی بتوانیم موارد کمبود مهارت را در خانواده کشف کنیم، خودش دستاورد بزرگی است.
منبع: خبرگزاری ایسنا